بدترین روزما
سلامممممممممممم
از دیروز تاحالا بدترین روزهای منو عشقم بود دیشب نه من خوابیدم ونه اون خیلی سخت بود بهم بد گذشت میدونم تقصیر من بود.
ولی خوب همه اش که نه قسمتی هم از اون مشکل تقصیر اون پسره ی عوضی بود که باعث شد عشقم بغض کنه.هیچوقت اون
پسره رو نمی بخشم خیلی بامنو عشقم بد تا کرد اخه ادم چقدر نمک نشناس به خدا حدی داره,وای تاحالا میلاد اینطوری با من
حرف نزده بود,اولین بار بود ازش ترسیده بودم وهر چی که اون باعصبانیت حرف میزد من اروم جوابشو میدادم وای نمیدونید سکته
رو زدم,حالا فکرکنم میلاد به اون پسره نکبت زنگ زده اخه گفت شب زنگ میزنم میخواد حالشو بگیره یا خدا حالا چی میشه کاش
پیشش بودم
نظرات شما عزیزان:
دیگه از دستش نمیدم.به تو و امثال تو هم عشقاتون الکیه
اجازه نمیدم درمورد عشقمون نظر بدید
پاسخ:سلام من چیزی رو که دیدم گفتم
پاسخ:سلام این دقیقا یعنی چی؟ ولی مرسی از اینکه نظر دادین